- پیمان شکستن
- نقض عهد کردن عهد شکستن نکث: شما را ز پیمان شکستن چه باک ک که او ریخت بر تارک خویش خاک. (شا. لغ)
معنی پیمان شکستن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیمان شکن، خلف وعده، قطع کردن رشته عهد
وعده کردن، قول دادن
عهد بستن
عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری
ناقص عهد، ناکث، آنکه بر عهد خود ثابت نباشد
کسی که خلاف عهد و پیمان خود رفتار کند، پیمان گسل، عهدشکن، برای مثال پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد / گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان (حافظ - ۷۷۶)